هیبنوتیزم
فراگیری هیپنوتیزم و درک صحیح اموزشهای آن و کسب مهارت در این علم به مطالعه ، تحقیق و تمرین جدی نیاز دارد . اما سوالی که همواره مطرح می شود اینست که آیا فراگیری این علم به نیروی ویژه ای بستگی دارد که هیپنوتیزور اگر واجد این نیرو نباشد ، انجام هیپنوتیزم امکان پذیر نیست ؟
در پاسخ می توان گفت ، نیرو به آن مفهومی که پیروان معمر معتقد بودند نخیر ، اما از سوی دیگر هیپنوتیزم علمی است که اجرای فنون آن به مهارت هنرمندانه ای نیاز دارد . هیپنوتیزور با ظرافت ، موقعیت سنجی و تیزبینی ، تکنیکهای موجود را متناسب با شرایطی که خود و سوژه در آن قرار دارند ، اقدام نماید و از سحر کلام برای تغییر وضعیت روانی سوژه بهره گیرد . طبعاً مدیریت این شرایط علاوه بر علاقه و مهارت به توانایی فردی ویژه ای نیاز دارد که مسلما بسیاری از انسانها از آن برخوردارند اما تجلی آن به کشف این توانمندی و تمرین و بهسازی آن بستگی دارد . برای شروع می پردازیم به تعاریف و مفاهیم اولیه :
هیپنوتیزم چیست ؟ هیپنوتیزم یک تغییر گورای روانیست که با تغییر در درک ، تصویرسازی ، تلقین پذیری و تمرکز همراه است و سوژه درجاتی از انفکاک یا جدا شدن را تجبه می کند .
هیپنوتیزم یک حالت مصنوعی اقایی نیست بلکه یک تجربه طبیعی ذهن می باشد و انسان مکررا در حال تجربه آن میباشد . اریکسون ، روانپزشک و هیپنوتیزور نامدار می گوید پذیرش هر آگهی بازرگانی ، تجربه موفقیت |آمیز یک هیپنوتیزم می باشد بدین ترتیب می بینیم که هیپنوتیزم با زندگی عادی ما در آمیخته است . وقتی که در آرامش و وانهادگی ، در رویایی غرق می شوید ، وقتی آنچنان به یاد خاطره ای می افتید که بی اختیار به خنده می آیید ، هنگامی که یاد واقعه ای قدیمی بی اختیار اشک در چشمانتان می آورد ، همه تجربه حالات هیپنوتیزم به طور معمول می باشد. و نکته مهم دیگر اینکه برای تجربه و استقرار هیپنوتیزم لزوما نبایستی تمام پرامترهای فوق الذکر در شخص مستقر شود بلکه وقتی فرد در لحظه ای به تمرکز ویژه ای می رسد ، در آن لحظه هیپنوتیزم رخ داده است و بسیاری از حالات اینچنینی که می توانید تصویر نمایید همه و همه بیانگر طبیعی بودن این تجربه می باشد . حال در علم هیپنوتیزم ، شخصی که مبادرت به انجام هیپنوتیزم می نماید یا به اصطلاح هیپنوتیزور یا هیپنوتیست ، می تواند در یک فرد یا افراد مشخص که سوژه نامیده می شوند در این حالت خاص ذهنی را مستقر نماید معمولا هیپنوتیزمهای خود بخودی سطحی تر بوده و هیپنوتیزمهای کلاسیک عمق بیشتری داشته و با تجربیات خاص شناخته شده در حالت هیپنوتیزم همراهند .
آیا همه افراد هیپنوتیزم می شوند؟
پاسخ کلی مثبت است یعنی اگر قرار باشد یک فرد را هیپنوتیزم کنند بالاخره می توان وی را با یک تکنیک خاص به خلسه فرو برد ، اگرچه ممکن است این امر وقت زیادی بگیرد و تکنیکهای متعددی را مجبور باشیم پیاده کنیم . در واقع به لحاظ تئوری همه انسانها می توانند خلسه هیپنوتیزم را تجربه کنند . اما به لحاظ عملی انسانها ابه چهار دسته کلی تقسیم می شوند :
1 – 5 % تا 10 % افراد جامعه را می توان هیپنوتیزم کرد
2 – 30 % تا 35 % فقط خلسه سبکی را تجربهمی کنند
3 _ حدود 30% تا 35% می توانند خلسه متوسطی را تجربه کنند
4 – گروهی که 20 % تا 25% افراد جامعه را تشکیل داده و می توانند خلسه های عمیقی را تجربه کنند
البته به شرایط فرهنگی جامعه عادات خاص مردمان و ... می توان انتظار داشت که فراوانی هر دسته کمی فرق می کند .
چه کسانی را می توان راحتتر هیپنوتیزم کرد ؟
افراد و گروههای زیر معمولا می توانند سریعتر و عمیقتر به خلسه روند :
الف : نوجوانان و جوانان نسبت به کودکان کم سن و افراد مسن
ب : خانمها نسبت به آقایان راحتتر هیپنوتیزم می شوند
ج : افرادی که تصویرسازی خوبی دارند و راحتتر رویا پردازی می کنند ، از همین رو با زیگران ، هنرمندان ، کسانی که شعر می گویند ، با موسیقی سروکار دارند و نقاشی می کشند و .... افراد مناسبی برای تجربه هیپنوتیزمند.
د : اشخاصی که کارهای ریتمیک می کنند و به لحاظ شغلی وظیفه انجام عملی مشخص را دارند
هـ : افراد باهوش و باقدرت خلاقه و تصویرسازی بالا از یک سو و از طرف دیگر افرادی که ساده دل بوده و تلقین پذیری بالایی دارند ، در واقع افراد دو سر طیف جامعه هیپنوتیزم پذیری بالایی دارند .
و : افرادی که شخصیت وابسته یا دارند و اشخاصی که تحت تربیت آمرانه رشد کرده اند
ز : اشخاصی که ورزشهای رزمی می کنند
چه کسانی سخت هیپنوتیزم می شوند ؟
الف : افرادی که بدبینند و افرادی که توانایی تصویرسازی پایینی دارند . اشخاص وسواسی که به جزئیات توجه می کنند .
ب : افرادی که عادت کرده اند برای هرپدیده و موضوعی دلیلی واضح داشته باشند ، نظامیان رده بالا شطرنج بازان ، هیپنوتیزورها ، اشخاص مسن ، افرادی که هیپنوتیزور را از کودکی دیده اند و نمی توانند تصور کنند که تحت کنترل و تسلط همان طفل کوچک قبل و هیپنوتیزور فعلی درآیند مثل پدر و هیپنوتیزور عمو و دایی و ... ااختلاف سنی زیادی دارند .
ج : افرادی که بهره هوشی پایینی دارند افرادی که تختلالات روانی دارند که مانع تمرکز در آنها می شود مثل افراد مضطرب و ... که البته در این افراد با رفع حالات زمینه ای می توان شرایط را عوض کرد و فلسفه خوبی در آنها برقرار کرد .
د : چگونه می توان میزان هیپنوتیزم پذیری یک فرد را برآورد کرد ؟ با ارزیابی کلی شرایط عمومی یک سوژه به لحاظ جنس ، سن ، هوش ، شغل و ... می توان یک برآورد کلی به عمل آورد ولی تمام این مورد توضیح داده شده نسبی بوده و ممکن است یک فرد علی رغم شرایطی که دارد، بر خلاف انتظار پاسخ متضادی به تکنیکهای هیپنوتیزم بدهد .
برای دستیابی به پاسخ سوال ، باید هیپنوتیزم را عملا پیاده کرد . عمیقترین خلسه ای که فرد پس از چهار تا پنج بار تجربه هیپنوتیزم به آن دست می یابد میزان هیپنوتیزم پذیری آن شخص می باشد . که معمولا یک صفت ثابت بوده و تا در سوژه تغییرات خاص جسمی یا روانی رخ ندهد این صفت تغییر بخصوصی نمی کند . در اینجا دو موضوع دیگر هم هستند که قابل توجه می باشد . یکی تستهای هیپنوتیزی که در واقع تکنیکهای کوتاه هیپنوتیزم هستند که میزان پاسخ دهی فرد به آن معمولا میزان هیپنوتیزم پذیری وی را نشان می دهد ، البته بیشتر سرعت هیپنوتیزم پذیری را نشان می دهد نه عمق آن را ولی این دو موضوع معمولا توامان هستند یعنی کسانی که سریعتر هیپنوتیزم می شوند معمولا عمیقتر به خلسه در هیپنوتیزم فرو می روند . دیگر اینکه یک پرسشنامه ده سوالی وجود دارد که در کتاب روانپزشکی هم مورد بحث و توضیح قرار گرفته است ، این پرسشنامه بعدا توضیح داده خواهد شد . در اینجا به این بسنده می شود که این پرسشنامه هم روش عملی خوبی برای میزان هیپنوتیزم پذیری یک فرد می باشد ولی همانطور که استحضار پیدا کرده اید اینها همه برای پیش بینی و ارزیابی کلی مناسبند و گرنه برای تشخیص قطعی میزان هیپنوتیزم پذیری یک فرد باید آن شخص چهار تا پنج بار مورد هیپنوتیزم قرار گرفته و عمیقترین خلسه ای